به گزارش سراج24، «بر سر دوراهی» نام سریالی به کارگردانی بهرنگ توفیقی اس که طراح، نویسنده و تهیه کنندگی آن نیز بر عهدهی حامد عنقا است. این سریال در شبهای ایام نوروز ساعت 21 از شبکهی 2 سیما پخش میشود.
در جدول پخش برنامههای شبکهی 2 سیما اینگونه آمده است که: «این سریال یک ملودرام عاشقانه و با نشاط است و در خلاصه آن آمده: یک جوان فقیر ساده دل به واسطه مردانگی و کمک به بانویی سالخورده...»
البته با دیدن چند قسمت از این سریال به راحتی میتوان دریافت که منظور از «ملودرام عاشقانه و با نشاط» صرفا یک فیلم فارسی است که در قالب یک سریال در ایام نوروز آن هم به عنوان سریال اصلی یک کانال ملی برای مخاطبان نمایش داده میشود.
قهرمان اصلی این داستان پسری به نام حامد است که حمید گودرزی ایفاگر نقش آن است. فضای فیلم فارسی این سریال از تیتراژ ابتدایی آغاز میشود. آهنگی به سبک فیلمهای قدیمی و تم نوشتهها به شکل چاپ سنگی است. شخصیت اصلی یک جوان بیکار، لاابالی، پایین شهری ولی با مرام و لوتی منش است. علاقهی چندانی به کار و تلاش ندارد، بلند پرواز و پاتوقاش قهوه خانهی محل است.
همین بلندپروازی حامد در نهایت مشکل ساز میشود. او برای سرمایه گذاری در بازار دلار، از خلاف کار ثروتمند محل زندگیشان پول نزول میکند که اتفاقا نقش این کاراکتر را عنایت بخشی، چهرهی منفی فیلمهای فارسی قدیمی بازی میکند.
حامد به دور از چشم خانواده سند خانهی پدری را به عنوان وثیقه قرار میدهد و پس از کاهش قیمت دلار تمام سرمایهی خود را از دست میدهد.
او که در بدترین شرایط ممکن است به یکباره با حادثهای عجیب مواجه میشود. در همان زمان که او و دوستش درحال چاره جویی برای جبران خسارتها بودند ناگهان یک کیف قاپ از راه میرسد و کیف یک پیرزن را از او میدزدند. حامد نیز با شجاعت و پهلوانی تمام به دنبال سارقان میرود و ضمن پس گرفتن کیف پیرزن او را به بیمارستان میبرند. پیرزن نیز پس از ترخیص از بیمارستان یک دل نه صدل دل عاشق حامد میشود. او که زنی ثروتمند است و فرزندی ندارد تصمیم میگیرد اموال خود را به حامد منتقل و به این ترتیب حامد یک شبه ره صدساله را طی میکند و مابقی ماجرا...
بر کسی پوشیده نیست که در شرایط سخت اقتصادی و رکود ناشی از بیتدبیری دولتها راه رسیدن به موفقیت بیش از پیش سخت و دشوار شده است. فیلمسازان نیز در سالهای اخیر با درک چنین شرایطی به منظور جلب توجه جوانان فیلمهایی میسازند که قهرمانان آن بدون هیچ گونه تلاشی و یک شبه به ثروت و موفقیت فراوان دست مییابند. این فیلمها که ادامهی راه همان سینمای فیلم فارسی دوران طاغوت است به جوانان میگویند که خوشبختی صرفا در گرو رسیدن به ثروت است و برای رسیدن به ثروت نیازی به تلاش و پشت کار ندارید! صرفا کافیاست در موقعیت مناسب و قهرمانانه دل از یک دختر یا پسر پول دار ببرید تا وی یک دل نه صد دل عاشق شما شده و از این طریق تا پایان عمر زندگی رویایی داشته باشید.
چنین تفکری موجب نابودی زندگی حداقل دو نسل از جوانان ایران در دهههای 40 و 50 شد. در دوران طاغوت عوامل ثروت و موفقیت در انحصار گروهی خاص و خاندان پادشاهی بود و سینمای فیلم فارسی سعی داشت از طریق اقناع تفکر جوانان، راه خوشبختی و ثروت را در گرو رسیدن به دختران و پسران اشرافی ببینند.
سینمای ایران از سالپیش آلودهی چنین فیلمهای مبتذلی شدهاند و ظاهرا سیمای ملی نیز رفته رفته میزبان فیلم فارسیهایی خواهد شد که با کمترین میزان بودجه، سعی در جذب حداکثری جوانان دارند.
این در حالی است که کشوریهایی مانند ژاپن و کره در دهههای گذشته با ساخت سریالهای مانند «سالهای دور از خانه(اوشین)» ، «افسانهی جومونگ» ، «جواهری در قصر(یانگوم)» و... سعی در آموزش و مهم نشان دادن سخت کوشی و پشتکار دارند! این سریالها با تقویت روحیهی تلاشگری همواره به جوانان یادآوری میکنند که هیچگاه برای گام برداشتن در مسیر پیروزی دیر نیست و میتوان با پشتکار و کوشش به دستاوردهای بزرگی دستیافت. این دیدگاه، نقطهی مقابل تفکری است که امروز در سینما و سیمای ملی جمهوری اسلامی ایران به جوانان آموزش داده میشود.
باید از مسئولان فرهنگی کشور پرسید با چه هدف و نیتی سعی در بازگرداندن فیلمهای سبک زمان طاغوت به گیشهی سینماها و سیمای ملی دارند!؟
انتهای پیام/